امريكا براي اولين بار در جهان، اعلام قطع روابط سياسي با ایران کرد و با این کار نشان داد كه به بن‌بست سياسي رسيده است و عاجز شده است و ديگر در قبال ایران تيغش نمي برد .
امریکا در جهان تا جایی که بتواند سعی می کند با كنفرانس‌ها، نشست‌ها، سمينارها، مجامع مختلف و.... مسائل را حل كند.حتي در زمانی كه در مقابلۀ با كوبا قرار گرفت، با اینکه كوبا به عنوان پايگاه او نبود، در آنجا با تحريم اقتصادي شروع کرد، ولي روابط سياسي و ديپلماتيك را حفظ کرد. به اين دليل كه هنوز احساس ميكرد كه ميتواند از طريق ديپلماتيك و سياست‌هاي روز به پيروزي‌هايي در کوبا برسد . یعنی کوبا را به عنوان موقعيتي كه از آن مي‌خواست استفاده بكند يا استفاده‌هاش رو افزايش بدهد، برای خود حفظ می کند. اما این کاری است که امریکا در برابر ایران انجام نمی دهد.
قطع رابطۀ ديپلماتيك امریکا با ايران، براي امريكایی ها كه تمام اساس و محور كارشان سياست و ديپلماسي روز است، حربه ای است که در هيچ جاي ديگر به كار نبرده اند.
همین قطع روابط ، بزرگ‌ترين پيروزي برای ملت ماست، اگر نگوییم براي عموم ملت پیروزی است، براي «رهبري انقلاب »و براي «اسلام» پیروزی است. این نشان می دهد که ایران بالاخره به امريكا فهماند كه آن سياست كارتري و امریکایی، قابليت نفوذ در اسلام را ندارد.
برگزیده ای از سخنرانی «امپرياليسم امريكا ، طراح استراتژي سقوط»