بسیاری دین را خوب می شناسند و علاوه بر شناخت دین، هوشمندی تمیز افکار صحیح از خطا را دارند. اما  آنچه می دانند و می فهمند را به کسی یاد نمی دهند یا حداقل به ندرت بیان می کنند، در واقع انگیزه ای برای معرفی دین و تصحیح باورهای نادرست ندارند. با نگاه دقیق تر در می یابیم که این افراد برای دینداری و شناخت دین بسیار هم می کوشند اما گویی به دیگران فکر نمی کنند.

شهید دیالمه از این سنخ نبود. او نمیخواست فقط خودش  دین را بشناسد بلکه میخواست دیگران و به خصوص جوانان را با مبانی اسلامی- شیعی آشنا کند. او به فکر این بود که آنچه از اسلام فرا گرفته را به دیگران یاد بدهد، به اعتقادات دیگران حساس بود و نسبت به آن بی تفاوت نبود . حالتی که «حمیت و غیرت دینی» نام دارد و شاید در کمتر جوانی این غیرت دینی قوی را بتوان یافت .

این «غیرت دینی» که شهید دیالمه به غایت از آن برخوردار بود فقط به زمانی که بستر مناسبی وجود داشت، مثلا در زمانی که در جایگاه یک سخنران مورد سوال قرار می گرفت و یا شبهه ای دینی وارد می شد، منحصر نمی شد. بلکه در شرایط عادی مثلا در جمع دوستان یا یک مهمانی نیز شهید را همین گونه می یافتی . درواقع او خود فضا سازی کرده و بستر کلام را ایجاد می کرد و در یک جمع کوچک به فاصله اندکی گرداننده مجلس می شد. این خصوصیت شهید دیالمه به طور جدی در قبل از انقلاب و از محافل کوچک دانشجویی، بروز کرد .

 

الف) حل مشکلات  فکری و رفتاری جامعه

اگر از دایره افرادی که انگیزه معرفی دین را ندارند خارج شویم، افرادی هستند که انگیزه تبلیغ دارند اما تنها متناسب با دانش خود و مطالعات خود سخن می گویند و از نیازهای اساسی جامعه و مخاطبان خود غافلند . اگر فقه خوانده باشد یا فلسفه و کلام یا علم حدیث از همان برای مردم صحبت می کند و به این توجهی ندارند که آیا آنچه می گوید به حال مخاطبان فایده ای دارد؟ آیا در تصحیح اندیشه های نادرست آنان نقش دارد؟ آیا صحبت هایش پاسخگوی مسائل فعلی جامعه و شبهات رایج است؟

دیالمه را از این سنخ  هم نمی یابیم. او در این فکر نبود که هر مطلبی که بر آن احاطه دارد را به مخاطب عرضه کند . انگیزه او درمان دردهایی بود که در جامعه آن روز می دید و سخنرانی خود را بر مبنای نیازسنجی عمیق و دقیق ارئه می داد. موضوعات و عناوین سخنرانی های جلسات او همه مسائلی بودند که او خود آن را به عنوان درد آن روز جامعه تشخیص داده بود. می آمد تا مطلبی را روشن کند، نکته ای را از قرآن و احادیث تبیین کند. سوال و شبهه روز و مطرح در جامعه را پاسخ دهد.

«بردگی در اسلام»، « خط استشراق»[1]، « رابطه مذهب با نظریه ترس»[2]، « موقعیت زن در جامعه اسلامی»[3]، « آزادی»، «مصدق از حمایت تا خیانت» ،«مرجعیت و روحانیت» نمونه هایی از موضوعات سخنرانی ها است که هر کدام ناطر به یک سوال و شبهه یا کج فهمی نسبت به حقیقت اسلام در جامعه بود. به عبارت دیگر ابتدا آسیب فکری و نیازها و خلاء ها را کشف می کرد و سپس موضوع سخنرانی و جلسات و کلاس ها را بر اساس آن پایه ریزی می کرد.

به طور مثال اگر زمانی سلسله مباحثی از رساله حقوقیه امام سجاد(ع) را برای سخنرانی انتخاب کرد از این رو بود که دریافته بود جامعه آن شناخت و احترامِ لازم که باید به این امام همام داشته باشد، ندارد. او نگران این عدم شناخت و یا شناخت ناقص و نادرست بود. جامعه  دانشجویی آن روز همین یک چیز از امام سجاد(ع) شنیده بود : زین العابدین بیمار!!!!

برای علاج درد عدم شناخت امام، در سخنرانی«امام سجاد، حماسه عبادت» به معرفی امام  پرداخت و  مباحثی را از رساله حقوق امام سجاد انتخاب کرد و با عناوین «حق سرمایه»، «حق خود انسان»، «حق خدا» ، «حق فرزند»، «حق معلم و شاگرد»[4] و... به جامعه عرضه کرد.

به همین دلیل هیچ کدام از سخنرانی هایش تشریفاتی نبود. چون بر اساس نیاز جامعه جلساتش را بر پا می کرد. همین ویژگی او نشان می دهد که اصولا آنچه شهید می دانست بیش از آن چیزی بود که از آن سخن گفت. زیرا دغدغه اصلی اش در طرح مباحث، بیان دانسته هایش نبود. بلکه هدفمند سخن می گفت.

می توان با نگاه دقیق خط سیری که غیرت دینی او را ثابت می کند در سخنرانی های شهید دیالمه پیگیری کرد. در ادامه نمونه هایی از سخنان شهید را در این موضوع بررسی می کنیم:

1. جدا کردن حق از باطل

 یکی از نمونه هایی که غیرت دینی شهید دیالمه را نشان می دهد این است که او به شدت به رعایت فاصله های حقیقی بین حق و باطل حساس است و  می خواهد با ارائه ها معیارهای اسلامی بین حق و باطل خطوط پر رنگی را رسم کند تا از یکدیگر جدا شوند و با هم خلط نشوند. زیرا یکی از حربه های جریان باطل این است که خود را شبیه حق کند. تمام تلاش او این بود که روشنی حق را از خاکستری بودن شبهه و از تاریکی باطل جدا کند:

«حتی در بین گروههای مسلمان و در بین امم اسلامی یکی راست گرا و دیگری چپ گرا خطاب می شود و بعد یک عده هم می گویند که ما وسطیم و بی طرفیم .در صورتی که در اسلام فاصله میان راست و چپ نیست، فاصله بین حق و باطل است و در این وسط هم هیچ عامل دیگری نمی تواند وجود داشته باشد.

امروز بزرگ ترین زحمت ما ایجاد خندقی است که علی علیه السلام در جنگ احزاب در آن جا ایجاد کرد. یعنی مشخص کرد که چه کسی باید کدام طرف خندق باشد، این طرف یا آن طرف؟ دیگه خط وسطی هم نبود. یعنی کسی دیگر میان آن خندق ، برای خودش شنا نمی کرد! که حالا این ها خط وسط باشند. یا همه این طرف خندق بودند و با علی (ع) بودند و یا همکار و همدست گروههای دیگر در آن سمت خندق بودند، هر چند در آن طرف خندق، گروههای متفاوتی حضور داشتند مثلا کفار قریش، یهودی ها، مسیحی ها، منافقین بودند و در این سمت فقط و فقط پیامبر (ص) و علی (ع) و یارانش حضور داشتند.»[5]

2.حساسیت به کشف رابطه های بین مسائل و ساده عبور نکردن از مسائل

یکی از مصادیقی که غیرت دینی شهید دیالمه را برای ما روشن می کند، حساسیت و نگرانی او به مسائلی است که در جامعه می گذشت. او مخاطبانش را بر این اساس تربیت می کرد که از کنار هیچ مساله ای به سادگی عبور نکنند و پیوند آن را با اعتقادات صحیح دینی بفهمد ، سطحی  نگری نکنند ، توطئه ها و جریان های اطراف خود را  به خوبی و درستی درک کنند:

«چیزی که در ما- حداقل در خود بنده- یک مقداری ضعیف است، این است که ما روابط را دیر کشف کنیم. ما توطئه ها و جریاناتی که در اطرافمان می گذرد و جریاناتی که زیر ظاهری آرام ادامه پیدا می کند را درک نمی کنیم ، به این خاطر است که روابط برامون نامانوس است و باید تلاش کنیم بتوانیم قدرت سنجش صحیح را در خود ایجاد کنیم و رابطه هایی که اطرافمان می گذرد را کشف کنیم ، مسائل را به هم ربط بدهیم و  از کنار چیزهایی که نوشته می شود، مطالبی که گفته میشود به سادگی عبور نکنیم.

آن هایی که در محیط دانشگاهی هستند بیشتر باید این دقت ها را بکنند،حتی  آن هایی که در محیط کار و اداره هستند به حرف هایی که در حاشیه کار زده میشه دقت کنند ، مطالبی که عنوان می شود خیلی هاش جنگ روانی است وخیلی هاش به عنوان شایعه است. خیلی هم از این مسایل نشان دهنده و آگهی دهنده به یک خطر های بسیار  بزرگی است. شاید بشود با این مسایل مقداری سطح تربیت خود را بالا ببریم.»[6]

3.نگاه به مسائل سیاسی و اجتماعی از زاویه اعتقاد و فکر صحیح اسلامی

شهید دیالمه به همه مسائل اجتماعی و سیاسی جامعه زمان خود از زاویه اعتقادی و دینی نگاه می کرد و این هم از غیرت و حمیت دینی او نشات می گرفت. به عنوان مثال در مساله آزادی که از مباحث روز جامعه است و بسیاری با چارچوب ها و مبانی غربی درباره آن سخن می گویند و کتاب می نویسند، شهید بر اساس مبنای اسلامی می گوید:

«حدود آزادي ما را كسي جز خداوند نمي تواند تعيين كند. چرا كه ما فقط مي دانيم مردم چه دوست دارند و نمي دانيم كه چه چيز به صلاح آنهاست .اين فقط خداوند است كه آگاه به مصالح بشر است.لذا در اسلام آزادي به مفهوم وسيع غربي آن مطرح نيست.بلكه داراي حدود و مرز معيني است[7]

ب) گسترش و تقویت غیرت دینی

غیرت و حمیت دینی شهید در خود او خلاصه نشد. او نه تنها به دنبال توسعه اندیشه دینی در میان افراد بود بلکه کوشش می کرد که آنان را بر این غیرت دینی و با انگیزه گسترش دین در جامعه تربیت کند. در این امر به خصوص دوستان و شاگردانش در "مجمع احیای تفکرات شیعی" را بیشتر مد نظر داشت.

یکی از مصادیق توسعه اندیشه دینی، سلسله جلسات به عنوان« تبیین تبیین جهان» بود که در آن به نقد و بررسی کتاب «تبیین جهان» می پرداخت. این جلسات که یازده جلسه به طول انجامید به هدف این بود که جامعه را با حساسیت ها و ملاکهای دینی آشنا کند. شهید در یکی از این جلسات می گوید:

«خدا را شاهد می گیرم که اگر مسئله انحراف از اسلام نبود، آنقدر مسئله در ذهن من- با همه بضاعت کمی که دارم-، بی محتوا و پوچ و کم ارزش است که این قدر ارزش ندارد که شما بنشینید، وقت تلف کنید و بخواهید غلط هایش [کتاب تبیین جهان] را در بیاورید»

یا در یکی دیگر از این جلسات مخاطبان را به دقت و حساسیت بیشتر فرا می خواند :

«تا زمانی که اینجا تاریک نشده و می شود نشست، اگر مطلبی داشتید در خدمت شما هستم که جواب بگویم .سعی می کنم در طول این مدت آنچه که به نظرم می رسد به عنوان آخرین چیزها بگویم . امیدوار هم هستیم که از این مرحله به بعد در روی این مطالبی که می بینید و برخورد می کنید خیلی حساس تر از  این باشید. »[8]

***

حتی امروز بعد از گذشت سال ها از پیروزی انقلاب اسلامی و فراهم شدن زمینه هایی برای حل مشکلات  فکری و رفتاری جامعه و نیز گسترش و تقویت غیرت دینی، در اطراف خود، جوانی را با این جدیت و اخلاص و پشتکار و غیرت دینی  کمتر می یابیم.

گر چه حمیت و غیرت دینی از دیالمه شروع نشد و به او ختم نمی شود، ولی شهید دیالمه اتمام حجتی است برای همه ما که به بهانه های مختلف از اهداف اصلی زندگی جا می مانیم.

به امید اینکه جوانان این سرزمین و حتی فراتر از  این مرزها حاصل مجاهدت های شهید دیالمه را پیش روی خود قرار دهند و دغدغه های او را سرلوحه برنامه های زندگی خود قرار دهند.

 


[1]  رایت بیداری 4

[2] رایت بیداری 3

[3]  رایت بیداری 5

[4] رایت بیداری 2

انتظار ضابطه حرکت بر صراط مستقیم-رایست بیداری 1  [5]

مذهب در بوته تاریخ – رایت بیداری 3 [6]

  آزادي چيست؟ 7[]

تببین تبیین جهان(9) [8]

 

نظرها

    تاکنون نظری برای این مطلب ثبت نشده است .

ارسال نظر

برای نظر دادن ابتدا با نام کاربری و رمز عبور خود وارد سایت شوید یا ثبت نام کنید .
برای ورود یا ثبت نام اینجا را کلیک کنید .